
نطق پیش از دستور
نطق پیش از دستور مورخ 04-03-1384 مهندس عباس رجائی در محل صحن علنی مجلس شورای اسلامی
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام به آقا امام زمان (عج) و درود به ارواح طيبة شهداي راه حق و فضيلت و بويژه شهداي انقلاب اسلامي ايران و امام شهيدان و سلام به مقام معظم رهبري ( مد ظله العالي)
روز گذشته سوم خرداد و روز ملي ايثار، مقاومت و پيروزي و سالروز يك روز تاريخي و تاريخساز و روز فتح خرمشهر در جنگ تحميلي عراق عليه ايران بود. اين روز را كه عظمت آن به بلنداي قهقهة مستانة شهيدان است، گرامي مي داريم.
در آستانة سالگرد عروج ملكوتي مردي از تبار ابراهيميان هستيم. مردي كه تاريخ را به نفع هابيليان رقم زد و خود در فراز قلة عظمت، « با مردم بودن» و « براي مردم بودن» و «خادم مردم بودن» را به بشريت آموخت. خداگونگي و جاودانگي را در اين مسير دانست و خود نيز تجربه كرد. به روح بلند او درود مي فرستيم و علو درجات او را از خداي متعال خواستاريم.
از رياست محترم مجلس شوراي اسلامي كه براي ديدار با مردم و بررسي مشكلات استان مركزي به اين استان سفر كردند صميمانه تشكر مي كنم. همچنين از استقبال خوب مردم مناطق مختلف استان از ايشان نيز سپاسگزاري مي نمايم. انشاءا... با تشكيل جلساتي با مديران ارشد استان و وزراي ذيربط در حضور ايشان، بتوانيم گوشه اي از مشكلات مردم را سريعتر برطرف نمائيم.
با عنايت به شرايط امروز كشور، مطالبي هر چند مختصر را باستحضار ملت شريف ايران مي رسانم:
1- مقام معظم رهبري در ابلاغية اخير خود در خصوص سياستهاي اصل 44 قانون اساسي، فصل جديدي در عرصة اقتصاد كشور گشودند كه ضروري است دولت و مجلس با اهتمام ويژه به تدوين قوانين مناسب آن پرداخته و با حساسيت و وسواس لازم، زمينة شكوفائي اقتصاد در تمامي بخشهاي كشور را فراهم آورند. قطعاً هرگونه شتابزدگي و افراط و تفريط در اين زمينه، مشكلاتي را در عبور از اين رهگذر بدنبال خواهد داشت و در مقابل، اعتدال و رفتارهاي مناسب مطابق با اين سياستها، انشاء ا... پيشرفت كشور را رقم خواهد زد.
2- اين روزها مردم مؤمن، صبور و انقلابي ايران با عزمي راسخ آمادة حضور در عرصه اي مي شوند كه يكبار ديگر شعور سياسي خود را در معرض ديد جهانيان قرار داده و سطري از دفتر سرنوشت خود را بنگارند و آن « انتخابات نهم رياست جمهوري » است. مردم فهيم ايران، بسيار خوب مي دانند و از حافظه و تجربة تاريخي خود خوب استفاده كرده و قطعاً انتخاب اصلح خواهند كرد. مردم مي دانند كه ديگر فرصتي براي شنيدن شعار ندارند و نمي خواهند توسعة كشور را در توسعة فقر و افزايش فاصلة طبقات فقير و غني ببينند. آنان كسي را انتخاب خواهند كرد كه مطالبات آنان را با شجاعت و جسارت به انجام برساند. فقر و بيكاري را نشانه رود و رونق اقتصادي را به ارمغان آورد. به فرهنگ اسلامي، ايماني و ايراني اين ملت بزرگ احترام گذاشته و آنرا از پيرايه هاي غرب گرايانه و لائيك پالايش دهد. به جوانان نااميد به آينده اميد داده و بواقع آنان را به حساب آورده و در حكومت مشاركت دهد. تعامل مثبت با جهان پيراموني داشته و از موضع عزت و حكمت، با سياستي فعال در عرصة جهاني ظاهر شود و اقتدار ايران اسلامي را به وي بازگرداند و اين چيزي جز حركت در راستاي سند چشم انداز 20 سالة كشور نيست. قطعاً چنين رئيس جمهوري بايد جوان و جوانگرا، شجاع، با ايمان، فكور و زحمت كشيدة در اين انقلاب باشد. مردم ما از تعاليم ديني خود آموخته اند كه اتحاد ناميمون قدرت و ثروت چيزي جز مفسده ببار نخواهد آورد و رشد مفاسد اجتماعي و جايگزيني رذيلتهاي اخلاقي و اجتماعي بجاي اخلاق و فضيلتهاي انساني همگي از نتايج حتمي و قطعي حاكميت اين خط و تفكر بر جامعه مي باشد و هم قرآن و هم پيامبر عظيم الشأن اسلام صاوات ا... و سلامه عليه، از مذمت آن گفته و جامعه را برحذر داشته اند. مردم ما نيك مي دانند كه امروز نياز به اميد، نشاط، تلاش و خودباوري داشته و نيازمند گردش خوني تازه به رگهاي جامعه هستند و قطعاً بدنبال كسي خواهند رفت كه با ايده، فكر و ابزاري نو، كشور را به پيش برده و اين مهم جز با جوانگرائي و استفاده از همة توانمنديهاي كشور ميسر نيست.
3- مجلس شوراي اسلامي با تصويب طرح بسيار ارزشمند و اصولي الزام دولت به ادامة غني سازي اورانيوم و پيگيري چرخة سوخت اتمي، نشان داد كه ملت بزرگ ايران به هيچ وجه حاضر نيست از دستاورد بزرگ علمي فرزندان رشيد خود دست برداشته و از اين راه عقب نشيني كند. استكبار جهاني بايد بداند كه ايران، به بركت وجود انقلاب اسلامي و تلاش فرزندان دانشمند خود، در آستانة خيزش علمي قرار گرفته و قرار است در احياي تمدن ديرينة ايراني-اسلامي بكوشد و هيچ مانعي نمي تواند او را از راهي كه در پيش رو دارد، بازداشته و هر كس كه رئيس جمهور شود، نيز خود را موظف به پاسداري از اين ارزشها مي داند. استكبار جهاني اين نكته را نمي فهمد كه ملت بزرگ ايران به هيچ كس اجازه نمي دهد مصاديق عزت و اقتدار ايران را معامله و يا مصادره كند. لذا به اروپائيان و آمريكائيها در عين اقتدار مي گوئيم:
اي مگس، عرصة سيمرغ نه جولانگه توست عرض خود مي بري و زحمت ما مي داري
4- از جمله مسائلي كه بدليل شتابزدگي و افراط در اعمال سياستهاي اقتصادي و رفتن به شرايط مناسب براي پيوستن به سازمانهائي چون سازمان تجارت جهاني در اين كشور عملياتي گرديده ولي متناسب با آن، ساختارهاي اجرائي، اجتماعي و فرهنگي آن مهيا نشده، موضوع خصوصي سازي است. بدليل وجود برخي اشكالات و كاستيها در قوانين، مجريان امر خصوصي سازي به گونه اي عمل كرده اند كه در برخي موارد اساساً نمي توان آنرا خصوصي سازي ناميد و در برخي موارد رانت خواري بيداد مي كند. در اين راه، همچون بسياري از موارد متعدد اقتصادي، شاهد هستيم كه ساده ترين راه براي ايجاد بهره وري را كاهش كارگران دانسته و در كشوري كه براي حل معضل بيكاري همة اركان نظام در تلاش هستند، با خصوصي سازي اينگونه، شاغلين را نيز به خيل بيكاران افزوده و هيچ مرجع اجتماعي نيز از آنان حمايت نمي كند. خصوصي سازي افسارگسيخته، تمامي معادلات اجتماعي – اقتصادي شهرهاي صنعتي كشور از جمله چهارمين قطب صنعت كشور يعني شهر اراك را بر هم زده كه اين روند به هيچ وجه قابل قبول نبوده و به همبستگي ملي و مشاركت عمومي خدشه وارد مي كند و بايد براي آن هرچه سريعتر چاره اي انديشيد. انشاءا... در تحقيق و تفحص از خصوصي سازي كه مجلس محترم آنرا تصويب نموده، اولاً جبران برخي مافات بشود و ثانياً اشكالات قوانين و روشها مشخص تا اصلاح لازم صورت پذيرد.
5- از بنيانهاي اساسي رشد و توسعة كشور، پرداختن به آموزش و پرورش است. اين مهم نه تنها در قانون اساسي كشور ما مورد توجه قرار گرفته، بلكه از تعاليم اساسي و زيربنائي دين مبين اسلام است. لكن اجراي اين مهم، نيازمند عناصري ارزشي، كاردان و شجاع و با برنامه مي باشد. آموزش و پرورش مكان پرداختن به اميال و اغراض سياسي نبوده و مكان توليد كالا نيست كه براي پرداختن به آن نيازمند خصوصي سازي باشيم. متأسفانه متوليان امروز امر آموزش و پرورش، به لحاظ اينكه از بافتهاي سياسي و اقتصادي جامعه به اين مصادر وارد شده اند و اساساً عنصر فرهنگي – آموزشي نيستند، نه تنها نتوانسته اند از خيل عظيم معلمين شريف و كاردان اين وزارتخانه استفادة مطلوب كنند، بلكه سطح اين وزارتخانه را در حد امور معيشتي نگه داشته اند و اين دقيقاً همان چيزي است كه مطمح نظر استكبار جهاني است كه در كشورهاي در حال توسعه، بجاي توليد علم و فكر، مردم همواره در حد پرداختن به معاش روزانه و موضوعات كوچك و سطحي باقي بمانند. از سوي ديگر، متوليان وزارتخانه، آموزش و پرورش را با يك باشگاه سياسي اشتباه گرفته و صداهاي اعتراض هم بجائي نمي رسد. آموزش و پرورش اراك يكي از مصاديق اين مدعاست.
6- مقام معظم رهبري امسال را سال مشاركت عمومي و همبستگي ملي نام نهاده اند. تحقق اين شعار اساسي در ساية تحقق عدالت و ايجاد شرايط كارآمدي در ابعاد مختلف مي باشد. مردم شريف ايران در طي سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي همواره ثابت كرده اند كه در تحقق اين شعار در صحنه بوده و مشاركت نموده اند. لكن براي نهادينه كردن اين مطلب، بايد حكومت همة مردم در پهنة سرزمين را به حساب آورد و براي همه شرايط برخورداري از مواهبي چون شغل، درآمد، مسكن، بهداشت و درمان، آموزش عالي و زير ساختهاي اوليه را فراهم آورد. در توزيع ثروت، در برنامه ريزي و بودجه ريزي بواقع در راستاي محروميت زدائي گام بردارد. محروميت زدائي فقط برخوردار كردن مردم از امكاناتي چون آب و برق و راه نيست. اساساً اين روش اجرائي قابل قبول نيست كه در بودجه ريزي سالانه، براي شهرهائي چون تهران همانگونه كه براي مناطق دور افتاده و محروم نگاه مي كنيم، نگاه شود. و جالب اينكه مثلاً براي متروي تهران بودجه بگذاريم و براي آب آشاميدني سالم فلان روستا نيز ادعا كنيم محدوديت منابع داريم. حال آنكه روستا توليد كننده و بر عكس آن، شهرهائي چون تهران مصرف كننده اند. بعد هم از حاشيه نشيني شهرهاي بزرگ و مهاجرت بي رويه از روستاها و مناطق محروم به شهرها گلايه نمائيم. البته در بودجة سال 84، مجلس گامهائي براي رفع اين نقيصه برداشت، ولي كافي نيست. دولت بايد نه تنها مناطق كمتر توسعه يافته را با ملاكهاي جديد و با مباني علمي توسعه يافتگي و توسعه نيافتگي تعيين نمايد، بلكه با جديت براي حل معضل اين مناطق تلاش نمايد. اگر اينچنين شد، آنگاه ملاحظه مي گردد كه مثلاً مناطقي چون شهرستان كميجان، خنجين، ميلاجرد، ساروق و بخش خنداب اراك از مناطق كمتر توسعه يافته بوده و بايد براي آن فكري جدي نمود.
7- قطعاً درون زائي اقتصادي و همگرائي در اجزاي اقتصاد كشور و استفاده از تمامي قابليتهاي منجر به رونق اقتصادي خواهد شد. در حالي كه طي ساليان گذشته و با سرمايه هاي ملت ايران صنايع بزرگ و مهم در كشور شكل گرفته و مقرر بوده با استفاده از قابليتهاي موجود و بر اساس قانون از حداكثر توان ساخت داخل استفاده شود، متأسفانه امروز شاهد هستيم كه نه تنها از اين امكانات استفادة مطلوب نمي شود، بلكه با سياستهاي نادرست، كارخانجات مهم و بزرگي چون ماشين سازي اراك، آذرآب، واگن پارس، هپكو و ساير صنايع به ركود و تعطيلي كشيده مي شوند و بالعكس، وزارتخانه هاي نفت، نيرو، صنايع و سازمان مديريت و برنامه ريزي به بهانه هاي مختلف و با استفاده از دلارهاي نفتي در اختيار و با قلم طلائي دارندگان اين قلم، از محل صندوق ذخيرة ارزي، اقدام به واردات اقلامي مي كنند كه بعضاً با قيمتي پائين تر و حتي با كيفيتي بالاتر قابل ساخت و ابتياع در داخل مي باشد. نتيجة اين سياست، بروز مشكلات جدي اقتصادي و كارگري در اين صنايع شده كه ضرورت دارد در اين سياستها هرچه سريعتر تجديد نظر گردد. مطمئناً هيچ كشور صنعتي و پيشرفته با مردم و صنايع كشورش اينگونه عمل ننموده كه رشد و توسعة كشور را به بهاي نابودي زيرساختهاي كشور بدست آورد.
با اميد به پيروزي و بهروزي مردم بزرگ، شايسته و دين باور ايران
والسلام عليكم و رحمه ا... و بركاته
دیدگاه ها